گلایه برخدا
بازخدایا دریغ کرده ای
شوره زارامیدم را!!
دوست دارم گریه هایم را،ولی
دریغ از قطره ی اشکی
مرادل خوش به چه آفریدی
به قسمت که ازمن بریدی
یا که مشتی خاطرات کودکی
کودکی راتوفهمیدی ولی
بغض هایم در جوانی را
آه ه ه ه ه ه ه ه ه...
ندانستی، نفهمیدی
بازخدایا دریغ کرده ای
شوره زارامیدم را!!
بیعاری شده کارم تومی دانی ،ولی
خریت را ندادی وعده ای
نمی دانی
به من دادی توخوشبختی، ولی
سبب را ندادی
یعنی خری
توگفتی خوش باش وبامن باش، ولی
نگفتی بایدخرشوی مثل علی، نقی
خداوندا دیگربس است عشق سگی
توبه کردم بده همان نان لمی
تا خوریمو شادشویم مثل سگی
که بازدعشق خودرامفتکی به نان لمی
توریسکه
برای خوشبخت بودن به هیچ چیزنیازی نیست جزنفهمیدن پس تامی توانی خرباش تاخوش باشیdr.shareati
درانتظارتون ثانیه هارو میکشم
درپناه ایزدپاک باشید
سلام،با چه اسمی می خواین لینک تون کنم.اگه به عنوان دوست قبولم داشته باشی،بهت پیشنهاد میدم مطالبت رو با فکر بیشتری انتخاب بکنی،منتظر جوابت هستم.
راست میگی در مورد نوشته آخرت حرف میزنم مخصوصا ابیات آخرش چند روزی در خاطرها خاهم ماند به اجبار.... راستی به من هم سربزنی خوشحال می شم
سلام،وقت کردین نوشته های من رو هم بخونید نظر بدین،منتظر نظراتتون هستم.خدانگهدار
درودبرتودوست ناشناس من
آخه دوست عزیزیه آدرسی چیزی همینجوری که نمیشه واست حرافی کنم منتظرت میمونم
برود
مرسی
وبت مثل قبل عالیه